جدول جو
جدول جو

معنی تبیره زن - جستجوی لغت در جدول جو

تبیره زن
نوازنده تبیره
تصویری از تبیره زن
تصویر تبیره زن
فرهنگ لغت هوشیار
تبیره زن
((~. زَ))
نوازنده تبیره
تصویری از تبیره زن
تصویر تبیره زن
فرهنگ فارسی معین
تبیره زن
کسی که تبیره می زند
تصویری از تبیره زن
تصویر تبیره زن
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تبیره زدن
تصویر تبیره زدن
طبل و دهل زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دایره زن
تصویر دایره زن
باتره زن آنکه دایره نوازد دایره چی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دایره زن
تصویر دایره زن
((~. زَ))
آن که دایره نوازد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بیوه زن
تصویر بیوه زن
زن بیشوهر بیوه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیره زن
تصویر پیره زن
زن پیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تپره زن
تصویر تپره زن
طبل زن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیره زن
تصویر پیره زن
زن سال خورده، پیرزن، زن پیر
فرهنگ فارسی عمید